یادش به خیر جبهه بود و جنگ بود. این صدای آهنگران چقدر به دل می نشست. دور بودیم از هیاهوی دنیای کنونی، اینترنت و ماهواره و واتس آپ. لندرکروزها با بلندگو و یک بوق شکسته می آمدند و مادر با اشتیاق نان محلی را لای بشقه می گذاشت و به برادر بسیجی می داد و ایمان داشت که این نان بعد از طی نزدیک به هزار کیلومتر به برادران رزمنده میرسد. آخه در شرایط جنگ تارخ انقضائی برای اجناس و خوردنی ها وجود نداشت!

چه عزیزانی با تقدیم خون سرخ خود نهضت خمینی (ره) را آبیاری کردند. روحشان شاد. و اما عزیزانی بودند که علیرغم .....